۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

کلام بزرگان

آیت الله بهجت

عزیزم! جان من! هیچ نوع از موسیقی انسان را به خدا نزدیک نمی کند.‏

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

صافی...؟؟؟؟؟!!!!!

شخصي نزد همسايه اش رفت و گفت: گوش کن! مي خواهم چيزي برايت تعريف کنم.
دوستي به تازگي در مورد تو مي گفت....
همسايه حرف او را قطع کرد و گفت:
- قبل از اينکه تعريف کني، بگو آيا حرفت را از ميان سه صافي گذرانده اي يانه؟
- کدام سه صافي؟
- اول از ميان صافي واقعيت. آيامطمئني چيزي که تعريف مي کني واقعيت دارد؟
-نه. من فقط آن را شنيده ام. شخصي آن را برايم تعريف کرده است.
- سري تکان داد و گفت: پس حتما آن را از ميان صافي دوم يعني خوشحالی گذرانده‌اي. مسلما چيزي که مي خواهي تعريف کني، حتي اگر واقعيت نداشته باشد، باعث خوشحالي ام مي شود.
- دوست عزيز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.
- بسيار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمي کند، حتما از صافي سوم، يعني فايده، رد شده است. آيا چيزي که مي خواهي تعريف کني، برايم مفيد است و به دردم مي خورد؟
- نه، به هيچ وجه!
اي كاش همه از اين سه تا صافي استفاده مي‌كردن...
همسايه گفت: پس اگر اين حرف، نه واقعيت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفيد، آن را پيش خود نگهدار و سعي کن خودت هم زود فراموشش کني

۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه

۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

طوبای محبت


بسم الله الرحمن الرحیم راه ها را باز می کند، نیت ها را مستقیم می کند،
همه جا همراه انسان است امیدوارم به هر جا می روید به اسم خدا حرکت کرده باشید.
اسم حضرت زهرا(س) هم اسم خداست، اسامی ائمه(ع) اسم خداست.
مگر نمی گوییم یا فاطر السموات و الارض بحق فاطمه(س)؛
یعنی آن کاری را که از او برمی‌آید، نسبت می دهیم به اسم فاطمه،
یا محسن و بحق الحسن(ع) یا قدیم الاحسان بحق الحسین(ع)

ای کسی که احسان وریزش هایت قدیمی است به حق حسین ...

طوبای محبت (جلد دوم)
(مجالس حاج محمداسماعیل دولابی)

۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

فتح خون

اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را!
اکنون بنگر حیرت عقل را و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند... راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است، جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی، و این اوست که ما را کشکشانه به خویش می خواند.


۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

عقل و عشق

عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو... و این هر دو، عقل و عشق را،
خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود،
اگر چه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نبرد،
عشق را در راهی که می رود، تصدیق خواهد کرد؛
آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله ای نیست.
شهید سید مرتضی آوینی


یک دفعه یاد فتح خون شهید آوینی افتادم و این جملات زیبایش در عشق و عقل.


۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

هوا گرفته بود،
باران می بارید،
کودکی آهسته گفت:
خدا جون گریه نکن درست می شه ...


۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

بیا نگار آشنا
شب غمم سحر نما

مرا به نوکری خود
شها تو مفتخر نما

ای گل وفا حسین (علیه السلام)
معدن سخا حسین(علیه السلام)
می کشی مرا حسین


خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد


با تشکر از حاج قاسم صفایی نژاد
ما را به صف حشر معطل مکن ای دوست
باید که جنان درب دگر داشته باشد.

۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت کو محتسبی که مست گیرد
در بحر فتاده​ام چو ماهی تا یار مرا به شست گیرد
در پاش فتاده​ام به زاری آیا بود آن که دست گیرد

خرم دل آن که همچو حافظ جامی ز می الست گیرد

۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه

از آن روزی که ما را آفریدی
به غیر از معصیت چیزی ندیدی
خداوندا به حق هشت و چارت
زما بگذر، شتر دیدی ندیدی...

بیا برویم
و در آن دوردست تر ها
برای هم
پرتقالی پوست بگیریم
اناری دانه کنیم
و به پای هم پیر شویم
شاید دل‌مان
برای این تنهایی ها هم
تنگ شد
.
.

کشاندت به خواری؟ به رویش نیاور
خطا کرده؟ آری! به رویش نیاور

اگر قلب آیینه ات را شکسته
تو قدر غباری به رویش نیاور

دلِ من، اگر سنگدل بود و ساکت
تو که آبشاری!!! به رویش نیاور

اگر شادی هر شبت را گرفته
تو غم را که داری! به رویش نیاور

تو که بار آخر قسم خورده بودی
به رویش نیاری... به رویش نیاور

(حسین زحمتکش)

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

یا رفیق من لا رفیق له...

ای مالک! اگر شب هنگام کسی

را در حال گناه دیدی فردا به آن

چشم نگاهش مکن شاید سحر

توبه کرده باشد و تو ندانی.

نمی دانم چه بگویم دوستان. اما همین را می دانم که بسیار دلم شکسته است.
و بسیار چرکین
وای به آن وقت و روزی که (آه)ی از ته دل بکشم
می سوزاند خانه هارا. می سوزاند...

خدا نکند... ما جز خوبی برای همه نخواهیم.

چند روزیست که حالم دیدنیست
حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفأل می زنم
حافظ دیوانه فالم راگرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آن چه می پنداشتیم